غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

میگذره

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۲ ب.ظ



میگذره با همه قشنگی و زشتی هاش...

شباشم میگذره...

باهمه ی تنهاییاش...

با همه ی دلتنگیاش...

یه روزی صدای قهقه خندمون تا اسمون میرسید... 

یه روزم صدای گریمونو با ریتم دوش اب حموم تنظیم میکردیم تا کسی صداشو نشنوه...

یه روز خوشحالشون کردیم...

یه روز ناراحتمون کردن....

یه روز حسرت داشتیم یه روز ارزو به دلمون گذاشتن.....

میدونم مثه منم یه شبایی داشتید که از دسه خدا هم کاری بر نمیومد...

شبایی که بغضتون از اسمونم میزد بالا...

گذشت دیگه نگذشت؟؟؟؟

گذشت اما چجوری...

هعی...

یه روزی دوست داشتیم اما دوسمون نداشتن...

یه روزی دوسمون داشتن اما دلی نبود که دوسشون داشته باشیم...

یه روزایی جوون شدیم اما تا شبش پیر شدیم...

از دسه غصه هامون...

یه روزایی یواشکی عاشق شدیم ...

یواشکی دیدیمش...

یواشکی دلمون براش ضعف رفت...

امون از گریه های یواشکی بیادش اونم از سر دلتنگی..

یه شبایی پر حرف بودیم سکوت کردیم...

یه روزایی وابسته شدیم بدون اینکه بخوایم...

یه روزایی هم جدا شدیم بازم بدون اینکه بخوایم...

یه شبایی اصن نگذشت اما ما ازش گذشتیم..

چجوریش مهم نیس..

یه شبایی هم بد گذشت...

سخت گذشت ...

با درد گذشت...

یه شبایی داد زدیم اما جز دلمون هیچ کس صدامونو نشنید...

یه شبایی همه چی بود الا اونی که باید میبود...

یه شبایی هوا عجیب دونفره بود اما همون شبا ما بودیمو تنهاییمون..

یه شبایی روی ماهو ستارها رو هم کم کردیم با دردامون...

صبح شد ماهو ستاره رفتن اما ما هنوز بیدار بودیم...

یه روزایی دلمونو دادیم یه شبی شکسته شو پسمون دادن...

یه روزایی خاطره ساختیم یه شبایی رویا....

یه شبایی بیاد خاطره هامون خوابمون برد تا به امید رویاهامون بیدار شیم...

یه شبایی خاطرها بود اما نه امیدی بود نه رویایی...

یه شبایی به یادش بالشت مونو بغل کردیم باهاش حرف زدیم..باهاش رویا ساختیم..مثه دیوونه ها..

یه شبایی هم همون بالشت بود که اشکامونو دید و پاک کرد و دم نزد...

یه روزایی خندیدیم اما بغضمون گرفت ...

یه شبایی بغض کردیم اما خندیدیم...

یه شبایی رو با یه اهنگهای خاص سر کردیم...

هی گذاشتیمشون رو تکرار تا صبح فقط اونو گوش میکردیم..

یه روزایی دلمونو خوش کردیم به معجزه...

شاید کسی دوباره بیادو همه چی بشه مثه روز اول اما نشد که نشد...

یه روزایی حسودیمون شد به یه کسایی...

بغض کردیم...

یه شبایی نداشته هامون بیشتر از داشته هامون بود...

یه روزایی یه چیزایی دیدیم که از توو داغونمون کرد..

یه شبایی نفسمون برید از این همه بغض...

یه شبایی نفس کم اوردیم...اما دووم اوردیم... 

یه روزایی فقط زنده بودیم ...زندگی نکردیم...

یه شبایی زنده هم نبودیم فقط بودیم...همین..

یه روزایی با یه کسی کل دنیا رو حریف بودیم 

یه روزایی هم با کل دنیا یه نفر رو هم حریف نبودیم..

خیلی ها خواستن ما رو بسازن اما خرابمون کردن...

یه روزی ...

یه شبی..

 دلمونو بد شکستن...

از همه ی این روزا و شبا هم بگذرم اما..


از دلم نمیگذرم ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۳
غریب آشنا

نظرات  (۱)

امیدوارم در ماه رمضان توشه ات فراوان باشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی