ﯾﮏ ﺭﻭﺯﯼ ،
ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ،
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﺑﺎﺷﺪ . . .
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ،
ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ،
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﻡ
ﺧﺪﺍ . . .
ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻩ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ
ﺻﻼﺣﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﭽﯿﻨﺪ ،
ﻧﻪ ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ . .
ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ،
ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺵ ﺭﺍ
ﻧﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﻣﯿﭽﯿﻨﺪ !
ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺟﺰ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺮ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ . .
. .
ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ ......
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺤﺒﺖ ﺁﻣﯿﺰﺕ .......
ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ......
نگاهم کن
بعضی آدما هستند که
وقتی وارد زندگیت میشن
باورش برات سخته که
چطور قبل اونا زندگی میکردی
یک رفیق شش دانگ
یک آرام دل
کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده
و دیگر محک زدن و زیر و رو کردنی در کار نباشد
رفیقی که من نگویم و او بشنود
بخندم و حجم بغضم را در خنده ام ببیند
رفیقی که بگویمش برو
اما بماند که نرود
وقتی ماندنش آرامم میکند
آهای آرام جانم با تو هستم
بمان آرامشم
گاهی وقتا پیش میاد که اثبات یه سری چیزا به یه سری آدماا سخت ترین کار دنیا میشه
مثلا اثبات درستی کارت
اثبات حقیقت حرفت
اثبات علاقه و دوست داشتنت
اثبات عشقت
یعنی تو زمین و زمانم به هم بدوزی خیلی وقتا به طرفت اثبات نمیشه که نمیشه که نمیشه
حتی سخت تر از جابه جا کردن کوهه
اما در عوض
گاهی هم پیش میاد که ساده ترین کار میشه اثبات همین چیزا
یه وقتایی هم هست که تو با یه لبخند
با یه قطره اشک
با یه جمله کوتاه
با یه کار ساده کوچیک
میتونی ثابت کنی
عشقتو
علاقتو
محبتتو
تمام علاقه و احترامت به یه نفرو
میدونی چیه
مشکل تو نیستی
مشکل نوع نگاه و احساس طرف مقابلت به توئه
که باعث میشه اثبات عشق راحت باشه یا سخت
اگه اونم نوع نگاهش به تو
احساسش به تو
مثل تو باشه
اونوقت فقط یه قطره اشک
فقط یه لبخند
برای لرزوندن یه دل
برای نفوذ عشق تو تمام تارو پودش کافیه
بله جانم
اینجوریاست
من با یه لبخند تو هم مطمعن میشم که تو چقدر دوسم داری
با یه قطره اشکت دنیام میلرزه
برای اثبات عشقت به من راه سختی در پیش نداری
پ.ن:مثل اون روز تو شرکت که برام حرف میزدی و قطره قطره اشکت می چکید یهو آروم و بی صدا پایین
سلام
یادمه از همون اولین روزای زندگی که تفاوت بین روزای تعطیل و غیر تعطیلو میفهمیدم عاشق روزای تعطیل بودم
روزای تعطیل برام مساوی بود با جمع شدن همه خونواده کنار هم،مهمونی،باغ،استراحت،خوشی و شادی
دلخوش بودم به روزای تعطیل
به شادی کودکانه
اما...
یه مدتیه روزای تعطیلو اصلا دوست ندارم
حتی یه ذره
از اولین روزایی که سر کار میومدم از اول هفته منتظر 5شنبه بودم
و جمعه برام نهایت خوشی و خوشحالی بود
اما حالا اوضاع عوض شده
شرایط تغییر کرده یا من؟؟
نمیدونم
فقط اینکه دیگه آخر هفته رو دوست ندارم
دیگه منتظر آخر هفته نیستم
نه که آخر هفته دورهمی ها نباشه
نکه تفریح و گردش و گشت و گذار نباشه
نه که جمع شدن خونواده نباشه
نه
که همه اینا هست
امااا
اما دل خوش نیست
دل من خوش نیست
خوش باشید
T:last seen14:49
V:online