بدون ذره ای شک،بدون لحظه ای درنگ،بدون کوچکترین تردیدی
تنها و تنهاترین اتفاقی که میتونست امروز
بعد از کار اداره و دوتا کلاس درس که تو برای فهموندن یه مشتق ساده کلی وقت و انرژی صرف کردی ،
حالتو خوب کنه،سرحالت بیاره
نه مثل حال سر صبح
که صدبرابر بهتر و پرنشاط تر از صبح اول هفتت
حضور گرم تو بود
دیدن روی ماه تو
شنیدن صدای آروم تو
خندیدن دلم با خندیدن تو
وای که چقدر،چقدر وای اگه بدونی چقدر من از همون لحظه ای که چشم افتاد بهت
همون موقعی که داشتی ماشین و پارک میکردی
خوشحال و شاد و پر از شور و هیجان شدم
من و تو و راه پله پاساژ
همین الان یهویی
بعدشم که طفلی آقا م.ه.د که منتظر بودو اومد و رفت و ندیدت
و خنده های از ته دل تو
آخ که چقدر من تو رو دوست دارم آخه
خداجون
مرسی
بابت همه روزای خوبی که برامون میخوای
بهترین ها رو همیشه میخوای شک ندارم
لطفا بازم هوامونو داشته باش
بیشتر از همیشه
میدونی که من فقط با این مخلوقته که شادم و شاد و شاد و آروم
دوست دارم خدا
الانم که نشستی و با دوست محترم و عزیزت فیلم میبینی و راجع به برنامه ها و کاراتون حرف میزنید
میدونم دیگه
آها یه چیز دیگه واستادم دم مغازهه که لباس و وسایل نی نی داره بهش میگم بیا واس نی نی نازنازمون خب لباس خوشگل بخریم میخنده و میگه همین دیوونه بازیاته که دیوونم کرده دیگه
ولی من که میخرمش اونو بالاخره عشقم😘