غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

دلم که برات تنگ میشه و نیستی میام اینجا

اینجا هم نیستی

میام و روزای خوب گذشته رو بخاطرم میارم

میام و میخونم خاطرات شیرین با تو بودنو

میامو غرق رویا میشم

تو رویا با تو کنار تو شادم و خوشحال

میام که دلتنگیم کمتر شه 

که یادم بره نیستی

که یادم بره کم دارمت 

اما...

همش بیخوده و فایده ای نداره

فقط چند دقیقه ای آرومم میکنه 

و دوباره 

کاسه همان کاسه و آش همان آش

امیدوارم تو شاد باشی

نیستی

نمیای

گاهی گفتن و شنیدن دوستت دارم بهانه است

دلم برای صدایت تنگ می شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۰
غریب آشنا

همه چیز می تواند از یک اتفاق ساده آغاز شود...

از یک پیام ساده"سلام.اداره هستید؟"

از یک پیام ساده تر دیگر

از یک نگاه و یک سلام!


همه چیز می تواند یک ساده پیچیده شود 

یک بی قراریه مدام!

ساده اگر آغاز شد 

ساده باش

ساده بمان

ساده ها همیشه ماندنی ترند

عاشق ترند

ساده ها عاشق که می شوند

دیگر حتی

نمیپرسند از رهگذری ساعت را !

تلفن را بر می دارند،شماره تو را میگیرند 

و به بهانه ی ساعت

تو را از دور 

می بوسند 

و بلند میگویند

دوستت دارم!


همه چیز گاهی ساده باشد بهتر است

یک رانی هلو و کیک

یک مسافرت دو نفره

یک مهمانی دونفره 

سادگی

از همه چیز زیباتر است

ماندنی تر است


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۳۴
غریب آشنا

گریان شده دلم

همچون دخترک لجباز،پا به زمین میکوبد...

تو را می خواهد...


فقط تو را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۹
غریب آشنا

خوب نیستم

ناراحتم

غمگینم

بغض دارم

دلگیرم ازش

دلگیرم ازت خدا

ببخش ولی چرا...

درد دارم 

چرا اینجا اینجوری

چی میخوای برام؟

دلم انقدر از عشق کسی پر شده که چشام هیچ کس دیگه رو نمیبینه

میترسم از آینده

چرا آخه

تو بهم بگو چیکار کنم 

حالم خوب نیست 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۸
غریب آشنا

گند زدم

گندترین گند زندگیمو امروز بالا آوردم

اه اه اه

لعنتی

حالا تا مدت ها تا مدت ها میشه باعث ناراحتی و عذاب وجدانم

ای بابا

آخه من نمیدونم اس ام اسی که بموقع نرسه دیگه به چ دردی میخوره

اه 

اعصابم خورده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۱
غریب آشنا


نذر کرده ام

یک روزی که خوشحال تر بودم

بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد

که ضربه های ِ روی ِ سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد

 

یک روزی که خوشحال تر بودم

می آیم و می نویسم که

" این نیز بگذرد "

مثل همیشه که همه چیز گذشته است و آب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است

 

یک روزی که خوشحال تر بودم

یک نقاشی از پاییز می گذارم

که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست

زندگی پاییز هم می شود

رنگارنگ، از همه رنگ

 

یک روزی که خوشحال تر بودم

نذرم را ادا می کنم

تا روزهایی مثل حالا

که خستگی و ناتوانی

لای دست و پایم پیچیده است

بخوانمشان و یادم بیاید که

هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد

و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۳۵
غریب آشنا

زندگی منم شبیه زندگی خیلی های دیگست

روزای سخت و تلخ و پر از نا امیدی

و

روزای شاد و شیرین وپر از امید

هم روزایی بوده که اشک ریختم وغصه خوردم

و هم روزایی بوده که پر بوده از شادی و خنده

یه روزایی انقدر نا امید بودم از تموم نشدن روزای بد

روزایی هم پر بودم از امید، امید به اومدن روزای عالی

و من، حالا، اینجا ، نمیدونم روزای خوبی رو دارم میگذرونم یا روزای بد

دلم همیشه تو رو می خواسته و میخواد

اما حالا

حالایی که پیدا شدی میترسم

میترسم این روزا بعدا بشه برام حسرت

بشه بغض همیشگیم

الان از اون روزایی ِ که ناراحتم و شاید نا امید

البته به لطف خدا، به بودن ِ خدا و به خواستن خوبی ها از طرف خدا شکی ندارم

امـــــا...

تنها کاری که می تونم و با عشق انجامش میدم دعا کردن و خواستن همیشت از خداست

همیشه

اونقدر ازش میخوام که فردا از کم خواستنم ناراحت نباشم

غصه نخورم که چرا یه لحظه حتی یه لحظه کم خواستمت ازش

شاید خواست و شد

شایدم نخواست و ...

روزها می گذرن

چطور گذشتنشونه که مهمه

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۰۰
غریب آشنا


همیشه نه

ولـــــــی

گــــاهــــــــــی

مـــیـــــان ِ بودن و خـــواســــتـــن فــــاصــلــــه می افــتــد.....

وقـــت هـــایی هـــست کـــه

کــــســــــی را با تـــمــــــام وجـــــود می خـــــواهـــی

ولـــی نـــبـــــاید کــــنـــــارش باشـــی...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۰
غریب آشنا

بهترینم

بهترین را چگونه معنا خواهی کرد؟

بهترین همان لحظه ای است 

که تو گذر ثانیه ها را هم نمیفهمی

همان مکانیست که برایت زیباترین است

بهترین در همان لحظه اتفاق خواهد افتاد 

که تو حال دلت خوب است

و دنیا را از نگاه زیبای بهترینت نظاره گری 

هم او که لبخندش آرامش بخش تر از هر مسکنی است

تو بهترین مخلوق خداوندی برای من

بهترین برای من 

شادی و آرامش و دل خوش در کنار تو معنا می یابد 

لحظه ها در حضور تو از حرکت باز می ایستند

و تمام زیبایی های دنیا در برابر 

آعوش تو 

برای من هیچند 

تو برای من بهترینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۵۹
غریب آشنا

بدون ذره ای شک،بدون لحظه ای درنگ،بدون کوچکترین تردیدی

تنها و تنهاترین اتفاقی که میتونست امروز

بعد از کار اداره و دوتا کلاس درس که تو برای فهموندن یه مشتق ساده کلی وقت و انرژی صرف کردی ،

حالتو خوب کنه،سرحالت بیاره 

نه مثل حال سر صبح

که صدبرابر بهتر و پرنشاط تر از صبح اول هفتت

حضور گرم تو بود

دیدن روی ماه تو

شنیدن صدای آروم تو

خندیدن دلم با خندیدن تو

وای که چقدر،چقدر وای اگه بدونی چقدر من از همون لحظه ای که چشم افتاد بهت

همون موقعی که داشتی ماشین و پارک میکردی 

خوشحال و شاد و پر از شور و هیجان شدم

من و تو و راه پله پاساژ 

همین الان یهویی

بعدشم که طفلی آقا م.ه.د که منتظر بودو اومد و رفت و ندیدت 

و خنده های از ته دل تو

آخ که چقدر من تو رو دوست دارم آخه

خداجون 

مرسی

بابت همه روزای خوبی که برامون میخوای

بهترین ها رو همیشه میخوای شک ندارم

لطفا بازم هوامونو داشته باش

بیشتر از همیشه

میدونی که من فقط با این مخلوقته که شادم و شاد و شاد و آروم

دوست دارم خدا


الانم که نشستی و با دوست محترم و عزیزت فیلم میبینی و راجع به برنامه ها و کاراتون حرف میزنید

میدونم دیگه


آها یه چیز دیگه واستادم دم مغازهه که لباس و وسایل نی نی داره بهش میگم بیا واس نی نی نازنازمون خب لباس خوشگل بخریم میخنده و میگه همین دیوونه بازیاته که دیوونم کرده دیگه

ولی من که میخرمش اونو بالاخره عشقم😘


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۷
غریب آشنا