غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۸۱ مطلب با موضوع «خاطره» ثبت شده است


تموم  روز و شبو فقط و فقط به امید اینکه فردا صبح اول وقت پیام میده و صبح بخیر میگه و روزم باهاش شروع میشه گذشت

و سیاهی شب و تنهایی برام به خاطر صبح قشنگ با شروع قشنگش ذره ای ناراحتی و نا امیدی نداشت

اما

ساعت 7:40 شد و هیچ خبری نشد

گذشت

9:30 بازم هیچی

و من دلشوره و اضطراب داشتم از اون وِرد های مخصوصمو خوندم و فقط از خدا خواستم اتفاق بدی نیوفتاده باشه

هی دنبال یه راهی بودم اما نگران بودم شرایط مناسب نباشه

تو همین فکر و خیالای جورواجور بودم که گوشیم زنگ خورد و یه اسم آشنا رو صفحه گوشیم نمایش داده شد

و من خوشحال

می دونستم که تو اولین زمانی که بتونه تماس می گیره

صداش مثل همیشه نبود

نگران شدم

گفتم: کجایی؟

گفت: رفتم،دارم میرم

-کجا؟چرا؟

-یه جای دور، سخته تحملش

یهو یه بغض گنده افتاد به جونم و داشت خفم می کرد

گفت:تنها دلیلی که نگهم میداره تویی

فقط تو، برم یا نه؟

-نرو،هیچوقت.بمون.حتی اگه من نبودم

با رفتنت تمام خنده و شادی منم میره

با رفتنت منم مصمم میشم برای رفتن

برای گرفتن تصمیمات بیخود و عجولانه

بهم گفت برو و بنویس که فقط به خاطر تو میمونم

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۲
غریب آشنا

روز و شب های خوبی رو سپری نمیکنیم 

عشق هم گاهی فقط سکوت میکنه و نظاره گره و کاری از پیش نمیبره

خدایا میدونی که خوبیت و خیرخواهیت ایمان داشتم و دارم

بازم ازت واس خاطر همه چی ممنونم

میخوام برای همه بهترینو پیش بیاری و بعد همه یه گوشه چشمی هم به من نظر کن 

دلم خیلی چیزا میخواد

ولی بزرگترین چیزی که میخوام رضای توئه 

امیدوارم خواست ما همراستا و هم جهت با خواست تو باشه

ممنونم از خدا جون که همیشه همیشه هستی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۷
غریب آشنا

سلام

دلم میخواست

هنوز تموم نشده بود حرفم که چیزی که دلم میخواست اتفاق افتاد

داشتم مینوشتم دلم میخواست الان باهات حرف میزدم که خودت زنگ زدی و من باز هم به نزدیکی دلامون و تله پاتی که با هم دریم ایمان آوردم و کیف کردم 

امروز سر کار خیلی فکر کردم و برای 315 روز آیندم یه طرح و برنامه کلی پیاده کردم که پیش ببرمش

یه سری کارا و اهداف بلند مدت و یه سری کوتاه مدت 

امیدوارم همشون عملی بشه

باید سرمو گرم کنم تا زیادی اذیتت نکنم و مزاحمت نباشم و نبودنت منو هم آزرده ختطر نکنه

از اداره که بر میگردم هر روز راجع به اون روزم فکر میکنم و مرور میکنم روزمو دقیقا سر خیابونمون که میرسم میگم این چه برخوردی بود که امروز داشتی یا چرا عصبانی بودی یا چرا ناراحت کردی یا چرا این حرفو زدی و با خودم مدااام میگم خوب باش 

مهربون باش

صبور باش

با گذشت باش

و همه انرژی های منفی رو میفرستم بیرون از خودم 

و خوب میشم و آروم

بعدازظهر نشستم و یه لیست از کارایی که همیشه دوست داشتم انجامشون بدم یا جاهایی که دوست داشتم برم یا چیزایی که دوست داشتم داشته باشم نوشتم

آرزوهای بچگی تا بزرگیمو 

و میخوام از این به بعد تو لحظه زندگی کنم

از لحظه لحظه زندگیم استفاده کنم و لذت ببرم 

طعم خوش زندگی رو بچشم 

دیگه نه غصه گذشته رو بخورم که چرا زود پیدات نکردم

و نه نگران آینده مبهم 

و البته چشم امیدم مثل همیشه به لطف و کرم خدا بوده و هست

بهترین ها رو خواسته و میخواد

امیدوارم منم تو اون بهترین ها جایی داشته باشم 

و امروز اولین چیزی که خیلی وقت دوست داشتم داشته باشمو خریدم

انگشتر عقیق سرخ و یشم 

از وقتی که خریدمشون کلیم خوشحالم و پر انرژی

کتابم خریدم

باید دوباره شروع کنم و برگردم به روزای اوجم 

روزایی که هر روز یه کتابو میخوندم و تموم میکردم و تا تموم نمیشد زمین نمیزاشتمش

این اولین قدم در بهبود حال خودم بوده

امیدوارم حال همه خوب باشه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۴۹
غریب آشنا

امروز 15 اردیبهشت 94 شاید یه روز مهم باشه تو تقویم زندگیمون

شایدم یه روز معمولی 

شایدم یه روز خیلی خیلی معمولی

جناب آقای عشق الان تو راهه و خوابه به احتمال زیاد

رفته بوده یه جایی که یه کاری داشته انجام بده یه شهر دور

حالام داره برمیگرده 

خیلیم نگرانه و استرس داره فکرای جورواجور تو کلشه

و منم کاری بر نمیاد ازم جز غصه خوردن و گاها گوش شنوا بودن

امیدوارم حال دلت و خودت خوب خوب باشه

امیدوارم بهترین ها برات پیش بیاد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۱۹
غریب آشنا

امروز فوق العاده

امروز زیبا 

امروز خاطره انگیز فراموش نشدنی

و باز هم مثل همه ی روزهای به یادماندنی گذشته 

تو خالق روزهای شیرین و امروز بی نظیر بودی 

تو مثل همه وقت ها 

تنها قهرمان همه روزهای زندگیم هستی

تنها قهرمانی که حال دلم و روحم کنارت عالیست

تو تنها قهرمان داستان های قشنگ و شیرین عاشقانه ام هستی

عزیز دل انگیزم 


و اما امروز...

روحم خسته بود و دلم انقدر که حرفامو و دردامو ریخته بودم توش دیگه داشت سر ریز میشد

واس همین امروز صبو بیخیال همه چی شدم و رفتم کوه ،جنگل،آبشار

دیدن جنگل با اون هوای عالی با کلی رنگ سبز قشنگ با کلی تازگی روحتو تازه میکنه

وقتی آب از آبشار میاد پایین و ذرات آب با یه نسیم ملایم میخوره به صورتت

حالتو خوب میکنه و دلتو خنک

وقتی این همه راهو میری تا بالا و خسته میشی و بعد این مسیر پر پیچ و خم

که پر از سربالاییه میرسی به یه منطقه فوق العاده

به یه جای آروم و قشنگ و دوست داشتنی 

حال و احوال بدتم تموم میشه و خوب میشه

زندگیم همینجوره

امیدوارم آخر آخر همه سختی ها و خستگی ها و دلتنگی ها 

برسیم به زیبایی به آرامش و عشق پایدار و جاودان

و اما بعداز ظهر

دیدن روی ماه و البته پر استرس تو

دیدن اولین بار شرکت

تبریک میگم بخاطر انتخاب هر چیزی که اونجا گذاشتی 

همه گلدونای قشنگت 

مناظر قشنگ تر 

تبریک میگم بهت چون شرکت هم مثل خودت انرژی مثبت میده بهم

خوشحالم که خوشحالی و پر از تلاش و زندگی 

پر از امید

دلم خیلی زیاد برات تنگ شده بود ومیشه

برای اینکه رو به روت بشینم و ببینمت و کیف کنم

برای اینکه لبخند بزنی و لبخند بزنم

برای اینکه حرف بزنم و حرف بزنی

گوش کنم و گوش کنی 

دلم برای همه ی همه ات تنگ شده بود و خب همیشه تنگ میشه

یه چندتا چیز هست که خیلی برجسته شد تو ذهنم و یادم که میوفته لبخند میاد رو لبم

مینویسم که خاطره بشه

که یادم نره

یکی اینکه از خونه بیرون اومدنت تا شرکت و حرف که با راننده زدی و شنیدی 

یکی دیگشم این جمله تاریخیت که تو تاریخ ما ثبت شد

در و باز کن برو😁

الهی من دورت بگردم که انقدر ماه و گلی و دوست داشتنی

عزیزم مرسی به خاطر خلق امروز زیبا

بهم میگی ناراحتی نکنیا

غصه نخوریا

میگم باشه

اما الان 7،8ساعت نیس که از پیشت نیومدم 

اما غصه دارم 

ناراحت دلم

ناراحت ...

بیخیال

دوست میدارمت 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۱
غریب آشنا

گند زدم

گندترین گند زندگیمو امروز بالا آوردم

اه اه اه

لعنتی

حالا تا مدت ها تا مدت ها میشه باعث ناراحتی و عذاب وجدانم

ای بابا

آخه من نمیدونم اس ام اسی که بموقع نرسه دیگه به چ دردی میخوره

اه 

اعصابم خورده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۰۱
غریب آشنا

زندگی منم شبیه زندگی خیلی های دیگست

روزای سخت و تلخ و پر از نا امیدی

و

روزای شاد و شیرین وپر از امید

هم روزایی بوده که اشک ریختم وغصه خوردم

و هم روزایی بوده که پر بوده از شادی و خنده

یه روزایی انقدر نا امید بودم از تموم نشدن روزای بد

روزایی هم پر بودم از امید، امید به اومدن روزای عالی

و من، حالا، اینجا ، نمیدونم روزای خوبی رو دارم میگذرونم یا روزای بد

دلم همیشه تو رو می خواسته و میخواد

اما حالا

حالایی که پیدا شدی میترسم

میترسم این روزا بعدا بشه برام حسرت

بشه بغض همیشگیم

الان از اون روزایی ِ که ناراحتم و شاید نا امید

البته به لطف خدا، به بودن ِ خدا و به خواستن خوبی ها از طرف خدا شکی ندارم

امـــــا...

تنها کاری که می تونم و با عشق انجامش میدم دعا کردن و خواستن همیشت از خداست

همیشه

اونقدر ازش میخوام که فردا از کم خواستنم ناراحت نباشم

غصه نخورم که چرا یه لحظه حتی یه لحظه کم خواستمت ازش

شاید خواست و شد

شایدم نخواست و ...

روزها می گذرن

چطور گذشتنشونه که مهمه

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۰۰
غریب آشنا

بدون ذره ای شک،بدون لحظه ای درنگ،بدون کوچکترین تردیدی

تنها و تنهاترین اتفاقی که میتونست امروز

بعد از کار اداره و دوتا کلاس درس که تو برای فهموندن یه مشتق ساده کلی وقت و انرژی صرف کردی ،

حالتو خوب کنه،سرحالت بیاره 

نه مثل حال سر صبح

که صدبرابر بهتر و پرنشاط تر از صبح اول هفتت

حضور گرم تو بود

دیدن روی ماه تو

شنیدن صدای آروم تو

خندیدن دلم با خندیدن تو

وای که چقدر،چقدر وای اگه بدونی چقدر من از همون لحظه ای که چشم افتاد بهت

همون موقعی که داشتی ماشین و پارک میکردی 

خوشحال و شاد و پر از شور و هیجان شدم

من و تو و راه پله پاساژ 

همین الان یهویی

بعدشم که طفلی آقا م.ه.د که منتظر بودو اومد و رفت و ندیدت 

و خنده های از ته دل تو

آخ که چقدر من تو رو دوست دارم آخه

خداجون 

مرسی

بابت همه روزای خوبی که برامون میخوای

بهترین ها رو همیشه میخوای شک ندارم

لطفا بازم هوامونو داشته باش

بیشتر از همیشه

میدونی که من فقط با این مخلوقته که شادم و شاد و شاد و آروم

دوست دارم خدا


الانم که نشستی و با دوست محترم و عزیزت فیلم میبینی و راجع به برنامه ها و کاراتون حرف میزنید

میدونم دیگه


آها یه چیز دیگه واستادم دم مغازهه که لباس و وسایل نی نی داره بهش میگم بیا واس نی نی نازنازمون خب لباس خوشگل بخریم میخنده و میگه همین دیوونه بازیاته که دیوونم کرده دیگه

ولی من که میخرمش اونو بالاخره عشقم😘


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۷
غریب آشنا


خوشحالم

از خوشحالی ِ تو

نمیدونم چرا ولی میدونم که این روزا خداروشکر خوشحالی و شاد

با تمام وجودم حس می کنم که شادی

خیلی خیلی خیلی از اینکه شادی و سرحال خوشحالم

آرزوی همیشگیم و خواست همیشگیم از خدا شادی ِ تو بوده و هست

امروز از کلاس بر میگشتم (از اون کلاس با اون اتفاقاتش) تو راه به تو فکر می کردم ، به اینکه الان داری چیکار می کنی؟ به اینکه الان تو این لحظه به منم فکر می کنی یا نه؟ به اینکه کاش بشه که بودی و حرف میشد بزنم الان باهات.یعنی باورت نمیشه باورم نمیشه که بین خواستم تا زنگ زدن تو کمتر از 5 دقیقه  طول کشید.

انتظارشم نداشتم که تو اون زمان تماس بگیری.

می دونی همین دلیل های کوچولو از نظر من خیلیم بزرگن اینا همه دلیل اینه که خوشحال باشی که یکی قلبش واسه تو می زنه و قلب تو واسه اون

اینکه دلت بهش نزدیکه

اینکه حست باهاش یکیه

اینکه باهاش تله پاتی داری

اینا خوبن و قشنگ برای من

امروز این شکوفه های بهار نارنج رو جمع کردم و این ریسه رو برای تو درست کردم فقط امیدوارم بشه که بهت زودی برسونم. تا اتاقت پر بشه از عطر خوش بهار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۳۹
غریب آشنا

هفته گذشته یه هفته خیلی خوب و آروم و دوست داشتنی بود

میدونی چرا؟

چون تو بودی همیشه و همه وقتش

چون صبحم با صبح بخیر تو شروع میشد 

و شبم با شب بخیر تو تموم میشد

یه هفته تمام

کل هفته

همه لحظه ها

تو بودی کنارم

نه جسما

اما تو کنارم بودی همیشه و همه وقت

یه هفته آروم و دوست داشتنی

یه هفته پر از تو

و من چقدر این هفته ها

این روزها

و این ثانیه های با تو بودن رو دوست دارم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۱۰
غریب آشنا