حال دلم خوبه
کنار تو، همراه تو بدی معنا نداره
می دونی داشتم فکر می کردم
یوقتایی هست که تو سال ها یه چیزاییو خواستی و دوست داشتی به یه چیزایی می رسیدی و تو ذهنت بوده
اما نشده و نرسیدی
و کم کم فراموشش کردی
بعد مدت های خیلی طولانی یه اتفاقایی میوفته ، یه آدماییو دنیا نشونت میده که تمام اون خواستن های بدست نیومدت میان جلوت
و می بینی که اینی که الان داره اتفاق میوفته سال ها پیش منتظرش بودی و دوست داشتی که بشه
می بینی که این دقیقا همون چیزه، همون فرده
و وقتی بر میگردی به عقب می بینی که همیشه خواسته هات همرات بودن اون ته ته های قلبت اما غبار گرفته بودن و حالا با یه روزنه دوباره و پر قدرت جون گرفتن
یوقتایی میشه که از خودت می پرسی
خدا داره الان بهم حال می ده یا که خدایی ناکرده ضد حال میزنه
تو تهِ تهِ تهِ همه ی خواسته های من بودی
تو سر ِ سر ِ سر ِ همه ی خواسته های من بودی
تو اصلا کلا از اول تا آخر خواسته ها من بودی و چیزای دیگه در کنارش
خدا جونم حال بده مثل همیشه
دوست دارم
(امروز و دیروز روز خوبی بود.البته دیروز یکم سر کار جنگ اعصاب داشتم اما بعدش تا الان خدا رو شکر خوب بوده )