غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۹ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم
در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم


در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم

دانلود آهنگ آرشاوین در آغوش تو

در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم
در آغوشی که بار زندگی میافتد از دوشم
در آغوشی که میگردد همه دنیا فراموشم
در آغوشی که جای داد و فریاد است خاموشم
مرا این درد چو درمان است که با تو هم آغوش ام
درآغوش تو میمیرم…

از آن ترسم که در سودای عشق و عاشقی روزی
مرا بگذاری و دل بر کسی بندی که چون باشد
که چشمش نگاهی غرق خون دارد
نه شوری در دل و نه سینه اش ذوق جنون دارد
و آنجاست که همه دنیای من پوچ است
دگر سهمی ندارم در جهان لحظه ی کوچ است
تو در هر نفس و هر لحظه با من باش
مرا از چشم بدبینان در آغوشت پناهم ده
درآغوشی که اعجاز است و احساس است و مهتاب است
دلم بر یاد آن روز و شب چه بی تاب است
که روزی با تو تقدیرم به پیوست
خوش آن ساعت که میدانم در این آغوش میمیرم

در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم
در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم
در آغوشی که بار زندگی میوفتد از دوشم
در آغوشی که میگردد همه دنیا فراموشم
در آغوشی که جای داد و فریاد است خاموشم
مرا این درد چو درمان است که با تو هم آغوش ام
درآغوش تو میمیرم…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۳۴
غریب آشنا






کاش...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۱
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۹ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۶
غریب آشنا

و باز هم دلتنگی 

دلتنگ بهترین زندگیم 

دلتنگ آرامش کنارت 

چگونه بدون تو زندگی کنم 

نیمه ی پیدا شده ی من 

بودن در عین نداشتن بدترین نوع بودن است 

پیدا اما دور و دست نیافتنی 

سخت ترین نوع داشتن است 

دلتنگتم و باز کلمات آشفته اند 

مثل من و احوالم 

دلتنگت هستم فقط همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۳
غریب آشنا


عشق این است که توی شیرینی فروشی چشمت دنبال شیرینی که عاشقش هستی باشد اما بگویی نصف جعبه را با شیرینی مورد علاقه ی او پر کنند. عشق این است که برای خرید لباس برای خودت بروی و با ساکی پر از لباسهایی که بنظرت او را زیباتر از همیشه می کنند از خرید برگردی.

عشق این است که وقتی دوتایی در ماشین نشسته اید همه ی آهنگ ها را رد کنی تا به ترک مورد علاقه ی او برسی.


عشق این است که وقتی خواب است صدای تلویزیون را کم کنی تا بیدارش نکند و خودت به سختی از هر جمله ای که می شنوی فقط دو کلمه را آن هم با هزار تلاش تشخیص دهی.

عشق این است که شبهایی که از شدت کارهایی که سرش ریخته نمی تواند بخوابد، در حالی که چشمان خودت از شدت خواب بسته می شوند، پا به پایش بیدار بمانی و نگذاری لیوان چایش خالی بماند و گه گاه با شوخی هایت سرحالش بیاوری تا کارهایش تمام شوند و با هم روی تخت بیهوش شوید.

عشق این است که بعد از ده ها سال با هم بودن، باز هم اولویتت او باشد و او باشد و او باشد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۴۰
غریب آشنا



زنها وقتی دلگیرند

هر چه بپرسی می گویند

« هیچی ... مهم نیست ، می گذرد »


این یعنی ؛ هیچ جا نرو

کنارم بشین دوباره بپرس 

دوباره پرسیدن هایت

حالم را خوب می کند !



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۳
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۹:۴۹
غریب آشنا

بله دیگه وقتی عشق کوچولو و ناز اومده باشه پیشت بایدم پیدات نباشه 

دور جفتتون بگردم که ماهین ماااااه 

دوستون دارم 😙😙😙

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۳:۳۰
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۱:۱۰
غریب آشنا