غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۷
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۴۷
غریب آشنا

آسمون قشنگ شهر عشق❤❤❤❤

هم حالا



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۲۰
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۰۳
غریب آشنا

دلم قنج میرود برای گرفتن دستان مهربانت 

برای آن نگاه دلبرانه ات 

لبخند زیبای خواستنیت

و آغوش پر مهرت 

بوسه ی پر عشقت 

و قلب عاشقت 

برای تو و برای بودن کنار تو 

هر چقدر که بیشتر کنارت هستم انگار بیشتر دلم تنگ میشود 

بیشتر دلم پر میکشد به سوی تو و هوای تو 

بیا 

دلم تنگ میشود 

بیا که  این روزهای گرم بدون تو سردتر از سرمای سوزان است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۴۰
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۵۴
غریب آشنا
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۵۹
غریب آشنا

یوقتایی هست که نا امیدی 

ناراحتی و دلشکسته 

هی با خودت حرف میزنی 

هی با خدا 

هی بهش میگی: خداجون هستی؟

منو میبینی اصلا؟

مطمعنی منو یادت نرفته؟

اصلا مهم هستم برات؟

پس کو اون بخشش و بزرگیت؟

نمیخوای نگاهی،گوشه چشمی هم به من کنی؟

خب منم بنده تو ام دیگه،

درسته بدم،خوب نبودم ولی تو که خدای خوبی هایی 

ببین منو 

همون موقع هاست که آدما به یه تلنگر نیاز دارن 

که یادشون بیاد خدا واقعا حواسش بهشون هست 

که شاید دیر ولی صداشونو میشنوه 

اشکاشونو می بینه

من تو همین حال و احوال گیر کرده بودم تا اینکه 

یهو از یه جایی که فکرشو نمیکردم و منتظرش نبودم این تصویر رسید دستم 

دیگه مگه حرفیم میمونه حالا؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۵۸
غریب آشنا

قبل ترها که  شعر دوست سهراب رو میخوندم وقتی میرسیدم به اینجا که می گفت:

"برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم"

نمیفهمیدمش 

که یعنی چی 

اصلا مگه هست یکی انقد تنها 

حتی برای خوردن یک سیب!

اما الان خوب میفهمم 

که گاهی بین همه آدم های این کره خاکی هم که باشی 

تا اونی که باید باشه؛ نباشه

برای خوردن یک سیب که چه عرض شود 

برای قدم زدن زیر مهتاب

برای خوردن حتی یه لیوان آب خوش هم، تنهایی 

و این تنهایی انقدر بزرگه که تمام خوشی ها و حال و احوالتو میگیره ازت 

که حالا تو هر چقدم که قوی باشی 

هر چقدم که محکم باشی 

از یه جایی به بعد داغونت میکنه وغلبه میکنه بهت 

من برای خیلی چیزها تنها موندم 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۲۱
غریب آشنا

دلگیر میشوم از روزهای بی تو 

دلگیر از ساعت ها که لحظه ای درنگ نمیکنند برای ثانیه ای بیشتر ماندن کنار تو 

و از همه خیابان ها 

که هیچ کدامشان مرا به تو نرساند

و از همه آدم ها 

که حرفم را نمی فهمند 

و درد دلم را درک نمیکنند 

دلگیر از سرنوشت بی مهر 

که هنوز خوب نوشتن را نیاموخته 

و دلگیر از روزهایی که یادشان رفت زودتر بیایند 

و از آن اتفاق خوب که زمان را گم کرد و دیر افتاد 

دلگیر از همه زمان ها و مکان ها 

وقتی

تو را 

برای من 

نخواهند 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۸:۲۳
غریب آشنا