غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

چرا به وبلاگ سر نمیزنی؟

مگه خود تو نبودی که گفتی وبلاگ بزنیم که عشقمون ثبت شه

برامون شیرین شه

خاطراتمون زنده بمونه

خود تو نبودی که میگفتی هر اتفاقی که بیوفته تو بنویس من میام و میخونم حتما

میدونی چندروزه که کمی

کم هستی

گله ندارم

اما اینجا انتظار داشتم حداقل امشبو باشی

بیای

چرا نیستی

دلم امشب بیشتر از هر کسی تو رو میخواست

بیشتر از هر وقتی تو رو میخواست

خیلی هم نه ها

فقط یه خداحافظی ساده با صدای تو

و یه آرزوی سلامتی برام 

همین

حتما سرت شلوغه دیگه

یا که خوشت نمیاد دیگه 

یا که دوست نداری

چه میدونم

باش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۴۵
غریب آشنا

مدت ها منتظر همچین شبی بودم

مدت ها آرزوی همچین سفریو داشتم

خیلی زیاد خوشحال بودم که اوکی شده و بالاخره انتظارم سر میرسه و میرم سفری که جز آرزوهای همه زندگیم بوده

اما

اما حالا امشب که آخرین شبیه ک اینجام و تا تحقق رویام کمتر از 24 ساعت باقی مونده خوشحال نیستم

نه که نیستم هستم 

اما دوست داشتم یه همچین شبی صدای تورو میشنیدم

تو رو کنارم میداشتم

شاد بودم از عشقت و دوسداشتنت

اما با همه این حرفا 

من تو رو دوست دارم

خیلیم دوست دارم

نمیدونم شاید حکمتیه

انگار همه چی یه جوری پشت هم ردیف شده که من از تو ...

ولش کن

فراموشم نکن

دوست دارم

و بهترین ها رو برات آرزو دارم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۱۹
غریب آشنا


وقتی در کنار تو باشم

هیچ آرزوی جدیدی اتفاق نخواهد افتاد

غم ممنوع است و غصه قدغن

وقتی در کنار تو باشم زمین هم نمی چرخد

زمان هم نمی گذرد

وقتی در کنار تو باشم

به عجایب هفتگانه اضافه می شود

آنقدر که دلم عجیب می شود

نگاه کن

در کنار تو که باشم

اوج می گیرم

و با تمام وجودم احساس می کنم

رنگ زندگی عشق می شود...

دوست دارم همه آرزوهای خوب را برای خودم بردارم

اما حقیقت چیز دیگری است

تا من هستم

تمام آرزوهای خوب جهان برای تو گلچین خواهد شد

کنار من باشی حالم خوب می شود

و هوای بودنم لطیف

 

تا ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۸
غریب آشنا


بدون که ذره ای ناراحت نیستم ازت

ذره ای در درست بودن این کار شکی ندارم

ذره ای دلگیر نیستم از تو

ذره ای از عشقم بهت کم نشده

هیچی ِ هیچی

ناراحت هستم اما نه از تو، نه از تصمیمت،

ولش کن

می دونی که آرزوی همیشگیم

دعای همیشگیم

شادی، خوشحالی، موفقیت، خوشبختی و پیشرفت تو بوده و هست

هنوزم هست

تا آخر عمرمم خواهد بود

حضورم باید کمرنگ تر باشه

دیگه تو این وبلاگ چیزی تمی نویسم

چون چیز شادی نخواهد بود

چون نمی خوام صدای دلمو بشنوی

می نویسم برای خودم

البته یه وقتایی یه وقتای خاصی میام و می نویسم حتما

دوست داشتم

دوست دارم

و دوستت دارم تا آخر ِ دنیا

شاد باشی عزیز دلم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۲
غریب آشنا


از تو برای من فقط خاطره خواهد ماند

خاطراتی که تمام عمرم را پر خواهند کرد

تمام لحظات آینده ام را

و تمام زندگیم

من با خاطرات دوست داشتنی ِ داشتنت

روزگار سپری خواهم کرد

و با حسرت ِ نداشتن ِ داشتن ِ همیشگیت

غم خواهم داشت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۴
غریب آشنا


هر روز که می گذره داره سخت تر میشه

خیلیم سخت

هر روز که می گذره قلبم بیشتر و بیشتر پر می شه از تو

هر روز بیشتر و بیشتر عشقت نفوذ می کنه تو تک تک سلول های وجودم

هر روز بیشتر و بیشتر می شه علاقم، عشقم

هر روز سخت تر و سخت تر میشه

سخت میشه نداشته باشمت

سخت میشه تصور آینده بدون تو

سخت میشه لحظه هام بدون تو

سخت می شه سهم من از تو فقط خاطره باشه

گله ای ندارم

اینجوری بوده دیگه

قسمت منم اینجور بوده

راضی نیستم

اما حرفی هم ندارم

اشتباهی بودم

خیلیم اشتباه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۱
غریب آشنا


دلخوشم به خاطرات بودنت

به شادی های بی پایانمان

به آن لحظه های خوب و شایدد تکرار ناشدنی

خاطراتمان را مرور می کنم

و باز هم تنها، بدون تو

خاطرات با هم بودنمان  را

گاه اشک می ریزم

و گاه لبخند نقش می بندد بر کنج لبم

سرنوشت اینگونست شاید

که من تنها به داشتن خاطره با تو دلخوش باشم

و عشقت را در دلم نگاه دارم

و عشقمان را  مرور کنم

و دلم تنگ شود برای آرامش در کنارت

برای نگاهت

برای همه ی ِ تو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۶
غریب آشنا


تن محصور زمان و مکان است

روح را حصاری نیست

چه باک وقتی روح و فکرت با من است

دلگیر که می شوم از سرنوشت

همراه بودن همیشگی خیالت

دلخوش می کند مرا به داشتنت

سخت است

تمام وجودم نیازمند تو باشد

و در کنارم نباشی

حسود شده ام

تمام تو را می خواهم

اما

نگران نباش

یاد خواهم گرفت

با خیالت هم شاد ِ شاد باشم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۱۱
غریب آشنا


امشب با تمام  وجودم، میزان ِ عشق و علاقتو درک کردم

نمیگم باور نداشتم، نمی گم نمی دونستم، نمی گم شک داشتم

خدا می دونه که اصلا و ابدا ذره ای به علاقتف به عشقت هیچ شکی نداشتم، ذره ای تردید نداشتم تو عشقت

اما امشب یه باره یه احساس عجیب و یه عشق عمیق نشست تو قلبم

مثل این می مونه که تو از هزار نفر راجع به لذت شیرین مادر شدن  و شیرینی عشق مادر به فرزند شنیدی و می دونی وجود داره اما درکش نکردی

دقیقا مثل همین میمونه

و من انگار یه باره همه چی کنار رفت از جلو چشام و با تمام وجودف با تمام وجود میزان عشقتو و شاید غمتو درک کردم و فهمیدم

ممنونم و مطمعن باش قدر می دونم

اگر خواستن ها جوری بود که کنارت بودم

در غیر این صورت هم تمام قلبمف تمام ذهنم پر ِ از عشق تو

همیشه و همه وقت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۷
غریب آشنا


دو رو برم پُر ِ از کاغذ و کتاب

پُر ِ از کاغذایی که توش یه جوری ، یه اثری از تو هست

همه اینا منو برد با خودش به 3، 4 ماه پیش

بُرد به اون یه ماه رویایی که دیگه هیچوقت بر نمی گرده

آخ که اگه بدونی چقدر دلم می خوادت

اونقدر دلتنگتم که دوست دارم از خاطره هام بکشمت بیرون و محکم بغلت کنم و خودمو تو بغلت گُم کنم

طفلی دلم

می دونی یاد چی افتادم؟

یاد اولین باری که بعد کلاسا رفتیم بیرون و همین که سوار ماشین شدم

با اون چشای براقت زل زده بودی بهمو گفتی

قبول داری خیلی به هم میایم

دلم تنگه اون روزاست

تنگ برای داشتن تو

یه چیزی تو گلومه که داره خفم می کنه

یه بغض گنده

چشامم دلشون برای دیدن روی ماهت تنگ شدن و

می بارن

فردا چهارمین ماه گرد آشناییمونه

چهارمین ماه ِ عاشقیمون مبارک

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۰۷
غریب آشنا