غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۵ مطلب با موضوع «برگرفته از کتاب» ثبت شده است


الهی

دردهایی هست که نمی توان گفت

و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست


الهی

اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت

و زخم هایی هست که هیچ مرحمی آنرا التیام نمی بخشد

و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند


الهی

پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست

دردهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید

قصد هایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود


الهی 

تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد

تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست

و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود


الهی

قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی

و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد.


الهی

با این همه باکی نیست

زیرا من همچو تویی دارم

تویی که همانندی نداری

رحمتت را هیچ مرزی نیست

ای تو خالق دعا و مالک " آمین"...


☀صحیفه سجادیه

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۲۴
غریب آشنا

گاهی گمان نمیکنی ولی خوب میشود

گاهی نمیشود که نمی شود که نمیشود

گاهی بساط عیش خودش جور میشود

گاهی دگر تهیه به دستور می شود

گه جور میشود آن خود بی مقدمه

گه با دوصد مقدمه ناجور می شود

گاهی هزار دوره دعا بی احابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

گاهی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست

گاهی تمام شهر گدای تو می شود

گاهی برای خنده دلم تنگ می شود

گاهی دلم تراشه ای از سنگ میشود

گاهی تمامی آبی این آسمان ما

یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود

گاهی نفس به تیزی شمشیر میشود

از هر چه زندگیست دلت سیر میشود

گویی به خواب بود جوانیمان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر میشود

کاری ندارم کجایی، چه میکنی

بی عشق سر مکن که دلت پیر میشود


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۰
غریب آشنا


ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺁﻧﮑﺴﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ

ﻭ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺁﻧﮑﺴﯽ ﺑﺎﺷﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺴﺎﺯﯼ

ﯾﺎ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎﯾﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﯾﺎ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺖ !!!

ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ …

ﻭ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ …

ﺧﻮﺏ ﻣﻦ

ﻫﻨﺮ ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻫﺎﺳﺖ

ﻭ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﺵ ، ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﮐﻤﺒﻮﺩﻫﺎ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۵
غریب آشنا


عاشقانه ترین جمله قرن:

 

" روح از هر چه ساخته شده باشد، جنس روح او و من از یک جنس است. "

 

                                عشق هرگز نمی میرد

                             امیلی برونته

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۹
غریب آشنا


      خداوند، هر روز همراه با خورشید لحظه ای را به ما می بخشد که در آن می توانیم هرآنچه را که مارا ناشاد میکند دگرگون کنیم.هر روز می کوشیم وانمود کنیم که این لحظه را نمی فهمیم، که وجود ندارد، که امروز مانند دیروز است و هم چون مانند خواهد بود. اما هر کس به روز خود توجه کند آن لحظه جادویی را کشف می کند.این جادو می تواند در همان لحظه ای نهفته باشد که بامدادان کلیدی را در قفل می چرخانیم، در لحظه سکوت بعد از شام، در هزار و یک چیزی که مشابه می نمایند.این لحظه وجود دارد، لحظه ای که در آن همه توان ستارگان به ما می رسد و می گذارد معجزه کنیم.

         خوشبختی گاهی یک برکت است، اما معمولا یک فتح است. لحظه جادویی روز یاریمان می کند تا دگرگون شویم و وادارمان می کند به جست و جوی رویاهایمان برویم.رنج خواهیم برد، لحظه های دشواری خواهیم داشت، مأیوس می شویم، اما همه اینها گذرایند و اثری بر جای نمی گذارد و در آینده می توانیم مغرورانه و با ایمان به گذشته بنگریم.

       بدبخت کسی است که می ترسد خطر کند، چون شاید او هم چون کسی که رویایی برای دنبال کردن دارد با نا امیدی و یأس رو به رو نشود; اما هنگامی که به گذشته می نگرد- چرا که ما همواره به گذشته می نگریم- آوای قلبش را می شنود که: با معجزاتی که خدا در هر روز تو کاشته بود چه کردی؟ با استعدادی که خداوندت به تو سپرده بود چه کردی؟ در گودالی دفنشان کردی چون می ترسیدی از دستشان بدهی، پس میراث تو این است: یقین که زندگیت را به هدر داده ای.

      بدبخت کسی است که این واژه ها را بشنود، چون آن هنگام به معجزات ایمان خواهد آورد، اما لحظه های جادویی زندگی گذشته اند.

 

 

 

                                             برگرفته از کتاب

                                  کنار رود پیدرا نشستم و گریستم

                                             پائولو کوئیلو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۰
غریب آشنا