غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

غریب اشنا

دلنوشته های منو عشقم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۲۰۸ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم
در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم


در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم

دانلود آهنگ آرشاوین در آغوش تو

در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم
در آغوشی که بار زندگی میافتد از دوشم
در آغوشی که میگردد همه دنیا فراموشم
در آغوشی که جای داد و فریاد است خاموشم
مرا این درد چو درمان است که با تو هم آغوش ام
درآغوش تو میمیرم…

از آن ترسم که در سودای عشق و عاشقی روزی
مرا بگذاری و دل بر کسی بندی که چون باشد
که چشمش نگاهی غرق خون دارد
نه شوری در دل و نه سینه اش ذوق جنون دارد
و آنجاست که همه دنیای من پوچ است
دگر سهمی ندارم در جهان لحظه ی کوچ است
تو در هر نفس و هر لحظه با من باش
مرا از چشم بدبینان در آغوشت پناهم ده
درآغوشی که اعجاز است و احساس است و مهتاب است
دلم بر یاد آن روز و شب چه بی تاب است
که روزی با تو تقدیرم به پیوست
خوش آن ساعت که میدانم در این آغوش میمیرم

در آغوش تو میمیرم
در آغوشی که از گرمی جانسوز تنت سوزم
در آغوشی که از ضرب قلبت نغمه ها سازم
درآغوش تو میمیرم
در آغوشی که با رغم خزانها سبز و گل پوشم
در آغوشی که از احساس لرزشهای رویاییش مدهوشم
در آغوشی که بار زندگی میوفتد از دوشم
در آغوشی که میگردد همه دنیا فراموشم
در آغوشی که جای داد و فریاد است خاموشم
مرا این درد چو درمان است که با تو هم آغوش ام
درآغوش تو میمیرم…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۷:۳۴
غریب آشنا






کاش...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۰۲:۰۱
غریب آشنا

و باز هم دلتنگی 

دلتنگ بهترین زندگیم 

دلتنگ آرامش کنارت 

چگونه بدون تو زندگی کنم 

نیمه ی پیدا شده ی من 

بودن در عین نداشتن بدترین نوع بودن است 

پیدا اما دور و دست نیافتنی 

سخت ترین نوع داشتن است 

دلتنگتم و باز کلمات آشفته اند 

مثل من و احوالم 

دلتنگت هستم فقط همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۲:۱۳
غریب آشنا


عشق این است که توی شیرینی فروشی چشمت دنبال شیرینی که عاشقش هستی باشد اما بگویی نصف جعبه را با شیرینی مورد علاقه ی او پر کنند. عشق این است که برای خرید لباس برای خودت بروی و با ساکی پر از لباسهایی که بنظرت او را زیباتر از همیشه می کنند از خرید برگردی.

عشق این است که وقتی دوتایی در ماشین نشسته اید همه ی آهنگ ها را رد کنی تا به ترک مورد علاقه ی او برسی.


عشق این است که وقتی خواب است صدای تلویزیون را کم کنی تا بیدارش نکند و خودت به سختی از هر جمله ای که می شنوی فقط دو کلمه را آن هم با هزار تلاش تشخیص دهی.

عشق این است که شبهایی که از شدت کارهایی که سرش ریخته نمی تواند بخوابد، در حالی که چشمان خودت از شدت خواب بسته می شوند، پا به پایش بیدار بمانی و نگذاری لیوان چایش خالی بماند و گه گاه با شوخی هایت سرحالش بیاوری تا کارهایش تمام شوند و با هم روی تخت بیهوش شوید.

عشق این است که بعد از ده ها سال با هم بودن، باز هم اولویتت او باشد و او باشد و او باشد.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۱۳:۴۰
غریب آشنا



زنها وقتی دلگیرند

هر چه بپرسی می گویند

« هیچی ... مهم نیست ، می گذرد »


این یعنی ؛ هیچ جا نرو

کنارم بشین دوباره بپرس 

دوباره پرسیدن هایت

حالم را خوب می کند !



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۳
غریب آشنا


‏حرف برای گفتن زیاد بود

وقت کم، 

بوسیدمت... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۰
غریب آشنا


ما ظلم کردیم به دختر کوچکی 

که

می توانست فرزند ما باشد

تو  عاشق ترین پدر دنیا

و من زیباترین مادر

ما ظلم کردیم و نمی دانم اینک

در پناه کدامین دیوار

از فریاد های هر شبه ی مردی

و ناله های خسته ی  زنی

اشک می ریزد. 

دخترم مرا ببخش!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۵
غریب آشنا


سرش رو شونه هام بود گریه میکرد، دستمو گذاشتم پشت کمرش

+هیچوقت نمیخوام نباشى... 

- من هستم

+ اگه یک روز بودنت تموم بشه، من میمیرم

- اون روز هیچوقت نمیرسه عزیزم



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۲
غریب آشنا

حکایت ما آدم ها

حکایت کفشاییه که 

اگه جفت نباشند

هر کدومشون هر چقدر شیک باشند

هر چقدر هم نو باشند

تا همیشه لنگه به لنگه اند

کاش خدا وقتی آدم ها رو می آفرید

جفت هر کس رو باهاش می آفرید 

تا این همه آدم لنگه به لنگه زیر این سقف ها به اجبار خودشون رو 

جفت نشون نمی دادند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۵
غریب آشنا


حتماً کسی را در زندگی دوست بدارید،

چیزی را حتی!

فرصت بسیار کم است . همین که چشمهامان را ببندیم 

و روی تخت دراز بکشیم ، دیر یا زود خوابمان می برد و یک روز کمتر عاشق بوده ایم . اما قرار هم نیست دلمان را خرج بیهوده کنیم !

آدمها گاهی از نگرانی گلدان آب نخورده ی خانه ،سفر را دیرتر می روند.

دلبستگی آدم را بزرگ می کند، حتماً قرار نیست آدم به آدم عاشقی کند!

جمعه برای کسانی که دوست داشتن را بلد نیستند " غمگین " است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۱۵
غریب آشنا