درد داره
شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ب.ظ
درد داره دلت پر خواستن باشه اما کاری از دستت بر نیاد
درد داره خودت خودتو مجبور کنی جلوی همه احساسات قشنگت یه تابلو بزرگ عبور ممنوع قرمز بزاری
درد داره فقط یه چی بتونه آرومت کنه و تو گیر کردی وسط یه طوفان عظیم که هیچی نمی تونه آرومت کنه جز اون یه نفر اما دیگه نمی تونی که داشته باشیش
یعنی نباید که داشته باشیش
درد داره یه دیوار بلند آهنین بین خواست تو، نیاز تو و خواست بقیه باشه
درد داره یهو دلت بشکنه جوری که صدای شکستنشو هیشکی نشنوه جز خودت
درد داره دستات دستاشو بخوان اما خالی باشن دستات و دستاش دست نیافتنی
درد داره تو بخوای اما نشه
درد داره تو نیاز داشته باشی بهش اما نخوان که نیاز داشته باشی
درد داره که خودت ، با دستای خودت همه احساسات قشنگت، همه علاقه فوق العاده عمیقت، همه عشق پاک و ناب و بی نظیرت رو سرکوب کنی
درد داره
آره
خیلیم درد داره
۹۳/۱۰/۲۷